• وبلاگ : * حـــــ رم دلـــــ م *
  • يادداشت : خــــــــــــوب شدي انارم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام نازنينم مگه ميشه نشناسمت هنوز دعاهاي قشنگت رو يادمه...مرسي که برام کامنت گذاشتي...و مرسي که به فکر نفسم هستي..خيلي دوستت دارم و اميدوارم تمام لحظه هات سبز باشه و پر از عشق و ارامش.........

    آسمانه جون با اجازه لينکت کردم ...وبلاگت خيلي دلنشينه
    دل لعنتي منم حاليش نميشه .........خدا چرا امروز تموم نميشه
    + مامان پارمين 

    + مريم(مامي پارسا) 
    دل منم همينطور :(((((((
    هيچ جور آروم نميشهههههههه ....... تولد ماه و ستاره ايش آتيش به جونم ميزنههههههه
    خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااکجايي؟! کمي صبر برايمان بفرست......

    فقط ايکاش اگه قرار به رفتن بود اينقدر زجر نميکشيد
    از اين خيلي دارم ميسوزم.....

    هواي گريه با من است..... اين روزها تموم شدني نيست انگار..همش بغض ميکنم گريه.. اه راحتم بزار اشک نيا نبار... صورتي را ميبينم شاد و خندان . انار.. انار..... نبار لعنتي با توا.ممممممممم اشک. انار تو هستي تو که خوشحالي ميخندي انگار ... خوب شدي . پس اين اشکها... اين اه ها.... اين دل لعنتي از چه بيقرار است .... ارومم کن انار ... بيقرارم .. بغض دارم ..تموم نميشه اين روزها..... تموم نميشههههههههههههه

    سمانه دارم ميميرم دارم آتيش ميگيرم باورم نشده هنوز

    سمانه زهرا ميخواسته امسال تولد ماه و ستاره اي براي انار بگيره انار 6 بهمن تو آسمون پيش فرشته ها تولد ماه و ستاره اي واقعي ميگيره

    اما زهرا چي زهرايي که داشت تمرين ميکرد خودش بيسکوييت ماه و ستاره اي درست کنه زهرايي که جاي دخترش رو خالي ميبينه

    سمانهههههههههههههههههه داغونممممممممممممممممممممم

    + پدري هم درد پدر انار 

    سلام انار بابا

    چقدر خنده هايت ، گريه هايت ، شب بيداريهايت زود تمام شد

    کاشکي شبي ديگر به اميد خوب شدندت ميگذشت و باز با صبحي جديد اميدمن تازه ميشد.

    دخترم حضورتو قوت دل بابا و رفتن تيشه اي بود بر وجود بابا

    درحسرت خنده ات عمرم را سپري ميکنم و در انتظار نگاهت زندگيم پيش ميرود

    لحظه اي

    حتي لحظه اي

    نميتوانم فراموشت کنم و فراموش کنم تمام آرزوهايي که برايت داشتم

    مرا ببخش بخاطر لحظاتي که شايد نارحتت کردم

    آسوده بخواب زيباي پدر

    ناز بابا

    نفس من

    و خفته آرام

    تواز من سختي بيشتر کشيدي

    ميدانم

    ولي حالا شايد بفهمم درد آن حسيني را که خون گلوي فرزندش در آغوشش پاشيد

    سلام بر آن پدر و آن مادر

    انار شيرين بابا

    مرا از ياد مبر

    دوستت دارم آنچنان که داشتم



    + مونايي 

    6 بهمن واسه تولد دو سالگيش، تو دنياي ما مي شه شب هفتش ...

    چي نوشتي ...

    کشت من و ...


    گاهي پرستو ها هم لباس مرغ عشق بر تن مي کنند!! عاشق که شدي ، کوچ مي کنند ...

    کاش ميشد به دل ياد داد دنيا جاي دل بستن نيست

    پرستوي کوجولو سفر بخير

    واي سمانه دارم ديوونه مي شم..........
    خداياااااااااااااااااااااااااااااا خداااااااااااااااااااااااا
    کاش مادر نبودم............ از ديروز هر بار تسنيمو بغل مي کنم دلم مي خواد از غصه بترکه ..................
    اره سمانه جاش خوبه راحته ديگه درد نداره... الان فرشته ها دورش و گرفتن حوريهاي بهشتي مراقبشن. ولي كاش خدا يه فرشته بفرسته كه دل تنگ مامان و باباش و ناز كنه گريه هاشونو بيتابياشون و تسكين بده...
    + آزاده حقيقت پناه 
    ديشب آسمان هم يکسره باريد انگار دل آسمون هم گرفته بود
    از پرواز زودهنگام يه فرشته کوچولو که با زبون بي زبوني ترانه غم انگيز وداع رو سرود رفت تا براي هميشه جاودانه بشه
    + آزاده حقيقت پناه 
    واااااااااااااااااي سمانه جون. عنوان پستت خيلي اميد بخش بود فکر کردم انار خوب شده. ولي مطالب پست رو که خوندم.......
    يعني انار امروز رفته پيش فرشته ها. مگه نگفتن بهتره. وضعيتشو کنترل کردن .. اينا همش يعني هيچي؟
    اينروزها چقدر خبراي تکان دهنده ميشنويم
    انگار خدا داره يه جورايي هممون رو امتحان ميکنه
    يه کنکور خدايي وسخت
    واقعا نميدونم چي بگم
    سناي نازنينم رو ببوس