يادمه ... دوباره گريم گرفت .
ممنون دوست من .
سلام
تشکر از حضورتون خوشحال شدم .
کوشي اونوقت؟
ترجيح ميدم هميشه راجع به اين قضيه چيزي نگم که اشکم ميپاشه بيرون...خوب ميشيد...
واييييييي چقدر سخته.خداروشکر که اذيت نشدين.البته بجز دلتنگي عاشقي موقع شير دادن
سمانه سنا چطوره؟خودت خوبي؟
دوتاتون کنار اومدين با اين قضيه؟سنا بهونه نميگيره؟
سمانه جون شير دادن به بچه خيلي حس خوبيه
من که هر دفعه اش شيرش ميدادم يه حس خاصي داشتم
که هيچ وقت ديگه اي تو زندگيم تجربه نکرده بودم
بازم خوشحالم که دوسال تمام شيرش دادي
من 4 ماهگي به خاطر درمان خودم مجبور شدم بهش شيرخشک بدم و 23 ماهگي از شير گرفتمش!
منم دائم گريه ميکردم همون موقع شيرم زياد بود اما نبايد بهش ميدادم
خيلي طول کشيد که خشک شد و عادت کردم به شرايظ جديد!