و اماااااااا
من از سناي خوشگلم بگم يكم كه هميشه از ديدن عكسهاش دلم پر مي كشه واسه بغل كردن و بوسيدنش، چه برسه كه از اين كاردستي ها ي خوشگل و از اين شيريني هاي خوشمزه هم درست كنه. واييييييي منم شيريني خرمايي گردالو مي خوام كه با دستهاي كوچيك فرشته جون سرو بشه عزيزم با اون همه دقت و ظرافتي كه داري. مي بوسم اون روي ماهتو
سلاممممممممخبراااااااسمانه منو بردي به خاطراتي بس شيرين دختر. يادش بخير روزگار.سمانه منم اين حس و از بعد دو سالگيه سارا حس كردم كه بايد با يه برنامه ي آموزشي هدفدارتر براش پيش برم و فعلا زديم تو كار گردش هاي علمي تا از شرايط خوب هواي بهاري هم استفاده كنيم. و جمع آوري سنگ و چوب و ...و همون جا با بعضي مفاهيم علوم و رياضي آشنا بشه مثلا مفاهيم كوچك و بزرگ را با سنگ ها خيلي خوب ياد گرفته و دسته بنديشون كرد كه تو پست آخرم گذاشتم از بازي هاش نميدونم ديدي يا نه.
اين كار شما هم كه هفته به هفته با موضوعي بري جلو را هم خيلي خوشم اومد به نظرم هدفمند تر ميشه به آموزش بچه ها پرداخت.
سمانه جونم عالي بود مثل هميشه واي که من چقدر به اين هم نياز داشتم خلاصه که من تو رو نداشتم چه ميکردمممممممممم
چند تا سوال دارم البته وقتت رو ميگيره
1.هر کدوم از اين کارا مربوط به يک روزه؟من متوجه نشدم ببخش يکم خنگم مثلا روز اول درموردش صحبت کنيم کنکاش کنيم و از روز بعد اين کار رو تکرار کنيم يعني مثلا چاپ براي يک هفته ست و هفته بعد آشپزي؟يا دايره آموزش دادي يه روز و روز بعد آشپزي؟
2.درمورد چاپ اون قسمتي که سناي خوشگلم که الهي قربونش برم با اون نشستنش داره دايره رو رنگ ميکنه تو فقط رنگ و ابر و کاغذ رو گذاشتي جلوش و خودش رنگ زد تو دايره يا براش گفتي ميتوني توش رو رنگ کني؟
3.بازم خرما رو خودت بهش گفتي گردالي کنه و بعد بزنه تو پودر پسته ؟؟؟؟؟
ممنون که زحمت کشيدي
قربون اون دختر باهوشت هم ميشممممممم منننننننن
مهرناز دايره رو کامل ميشناسه ولي بقيه رو نههههههههههههه